بلاک‌چین در صنعت نفت و گاز؛ انقلابی در تجارت بین‌الملل

بلاک‌چین، مهم‌ترین دستاورد ارزهای دیجیتال

ارزهای دیجیتال امروزه به یکی از مهم‌ترین ساخته‌های انسان مدرن تبدیل‌شده‌اند. وقتی به تاریخچه ارزهای دیجیتال نگاه کنید، احتمالا شما هم از این تعجب کنید که چطور محصولی که ده سال هم از عمر آن نگذشته، به بخشی جدانشدنی از دنیای مدرن بدل گشته است.

وقتی بیت‌کوین به‌عنوان اولین ارز دیجیتال در اواخر سال ۲۰۰۹ متولد شد، کسی فکر نمی‌کرد که یک دارایی دیجیتال که نه قابل‌لمس است، نه هیچ دولتی پشت آن است، ۸ سال بعد آن‌قدر مهم شود که قیمت هر واحد آن به ۲۰ هزار دلار برسد.

اما چه بخواهیم و چه نخواهیم این اتفاقی است که افتاده. از آن‌سو در این دنیا این فقط بیت‌کوین نیست که برای خود بروبیایی دارد. چند سال بعد از بیت‌کوین، اتریوم توسط یک نوجوان ۱۹ ساله کانادایی ساخته شد و آن‌هم پس از مدتی به یکی از مهم‌ترین پایه‌های این دنیای جدید بدل گشت.

امروز جهانیان به اهمیت ارزهای دیجیتال پی برده‌اند و ازاین‌روی آن‌قدر روی این قضیه سرمایه‌گذاری کردند که امروزه حداقل ۵۰۰ نوع ارز دیجیتال داریم.

برخی از دولت‌ها مثل دولت چین برای از دست ندادن تسلط خود بر بازارهای مالی در حال ساختن ارز دیجیتال خود هستند. ارز دیجیتالی که چون پشتوانه دولتی دارد، سازنده را امیدوار می‌کند که بتواند جای پایی برای خود باز کند.

شرکت‌های دیگری مثل تلگرام هم در تلاش هستند به پشتوانه کاربرهای چندمیلیونی خود، بتواند ارز دیجیتال خود را ارائه دهد. هرچند این پروژه تا اینجای کار یک سالی تاخیر داشته است.

رد پای کوچک ارزهای دیجیتال

اما علی‌رغم همه این‌ها هنوز که هنوز است ارزهای دیجیتال چندان نتوانستند در جریان‌های مالی جهانی رد پای چشم‌گیری بگذارند؛ زیرا کل نقدینگی که موجود در ارزهای دیجیتال کمی بیشتر از ۲۰۰ میلیارد دلار است که حدود ۱۷۰ میلیارد دلار از این مقدار فقط متعلق به بازار بیت‌کوین است. ۲۰۰ میلیارد دلار هم در قیاس با‌ارزش تجارتی که بین کشورها اتفاق می‌افتد رقم چندان بزرگی نیست.

با روند فعلی و با توجه به اینکه برخی از دولت‌ها چندان میانه خوبی با ارزهای دیجیتال ندارند، بعید هم است که دولت‌ها و شرکت‌های بزرگ دنیا مثل شرکت‌های نفتی که تبادلات تجاری بسیار زیادی دارند، به استفاده از ارزهای دیجیتال روی بیاورند.

اما این رویه در حال تغییر است. نه به خاطر خود ارزهای دیجیتال بلکه به خاطر یکی از تکنولوژی‌ها یا بهتر بگوییم یکی از ایده‌های مهم پشت توسعه ارزهای دیجیتال یعنی بلاک‌چین.

بلاک‌چین یک گاوصندوق دیجیتال توزیع‌شده است که ارزهای دیجیتال از آن برای ذخیره‌سازی اطلاعات تراکنش‌ها استفاده می‌کنند؛ مثلا وقتی فردی به فرد دیگری مقداری بیت‌کوین می‌فرستد، اطلاعات این تراکنش شامل مقدار بیت‌کوین منتقل‌شده، آدرس کیف پول دیجیتال هرکدام از این دو فرد، امضای تراکنش توسط فرستنده‌ و تاریخ و ساعت تراکنش به همراه تراکنش‌های دیگری که در بازه زمانی ده‌دقیقه‌ای انجام‌شده است، باهم جمع می‌شوند و یک بلوک درست می‌کنند. وقتی این بلوک پس از یک عملیات سخت با نام اثبات کار (Proof of work) به شکل معتبری در‌آمد، به زنجیره بلوک‌های قبلی یا همان بلاک‌چین وصل می‌شود.

به بلاک‌چین اعتماد نکن

این فرآیند تایید تراکنش یک فرآیند بدون اعتماد (Trustless) است. بدین معنی که در این سیستم لازم نیست فرد فرستنده به گیرنده، یا ماینری که تراکنش را تایید می‌کند، اعتماد داشته باشد.

در این سیستم اعتماد به این طریق حاصل می‌شود که همه از آنچه در شبکه می‌گذرد خبر دارند. وقتی کسی درخواست یک تراکنش را به شبکه می‌فرستد، همه ماینرها که برخی از آن‌ها یک نسخه از بلاک‌چین را نیز دارند، از این تراکنش‌ها با خبر می‌شوند.

بعدازآن وقتی یکی از این ماینرها یا نودهای شبکه (Node) یک بلوک معتبر می‌سازد، این بلوک را به بقیه نودها هم می‌فرستد. تک‌تک این نودها به‌صورت مستقل باید درستی این بلوک را تایید کنند و تراکنش‌های ثبت‌شده در آن بلوک را نیز انجام‌شده در نظر بگیرند.

وقتی همه نودها روی این نکته توافق کردند، اعلام توافق خود را در شبکه پخش می‌کنند و سپس هرکدام، این بلوک را به بلاک‌چین موجود در سیستم خود وصل می‌کنند و بلاک‌چین را به‌روز می‌کنند.

اعتماد در این سیستم این‌گونه تامین می‌شود که اگر کسی بخواهد تقلب کند و مقداری بیت‌کوین را با دزدی به‌حساب خود واریز کند، مجبور است این تراکنش را در یک بلوک و ترجیحا آخرین بلاک موجود را ثبت کند و آن را تغییر دهد.

اما فقط تغییر این بلوک که در یک بلاک‌چین یک نود ذخیره‌شده کافی نیست، بلکه باید بلاک‌چین موجود در همه نودها که در سراسر دنیا توزیع شده‌اند تغییر کند.

این کار اولا خود غیرممکن است و از آن‌سو به دلیل همان قضیه اثبات کار، برای تغییر دادن یک بلوک نیازمند اجرای عملیات اثبات کار برای معتبرسازی آن است که خود خصوصا در دنیای امروز عملا غیرممکن است.

بلاک‌چین وارد صنعت نفت می‌شود

آنچه اخیر اتفاق افتاده است این است که شرکت نفت عمان که یک شرکت ملی عمان و متعلق به دولت است باواسطه شعبه بانک HSBC در عمان اولین تراکنش مالی در حوزه نفت را با تکنولوژی بلاک‌چین انجام داد. موضوع معامله فروش پروپیلن به کارخانه ملی فرش ابوظبی بوده است.

این تراکنش با استفاده از فناوری کوردا (Corda) که با الهام از بلاک‌چین و برای استفاده بین موسسات مالی و بانک‌های دنیا ساخته‌شده، انجام شد.

کوردا توسط گروه R3 توسعه‌یافته است. گروه R3 یا R3 LLC درحال‌توسعه یک اکوسیستم بر پایه بلاک‌چین برای عملیات‌ مالی جهت استفاده در حوزه تبادلات بین‌بانکی، موسسات مالی، بیمه، سلامت، تجارت مالی و دارایی‌های دیجیتال است. R3 اکوسیستم کوردا را در نوامبر سال ۲۰۱۶، کدباز اعلام کرد.

در حال حاضر بیش از ۳۰۰ نهاد مالی و شرکت‌ بزرگ دنیا عضو کنسرسیوم R3 هستند. از جمله مهم‌ترین اعضای کنسرسیوم R3 می‌توان به مؤسسه بارکلی، کردیت سوییس، گلدمن سکز، جی‌پی مورگان و بانک HSBC اشاره کرد.

اعتبارنامه دیجیتال معتبر با بلاک‌چین

در تراکنش مالی مذکور، شعبه عمان بانک HSBC یک اعتبارنامه کامل دیجیتال برای انجام این مبادله ایجاد کرد. این اعتبارنامه به‌واسطه فناوری بلاک‌چین کوردا، به‌صورت هم‌زمان مورد تایید هردوی شرکت نفت عمان و کارخانه ملی فرش ابوظبی بود.

اعتبارنامه یک سند بانکی است که معمولا در دادوستدهای بین‌المللی استفاده می‌شود. وقتی شرکتی قصد خرید یک محصول را دارد، ابتدا پول آن را به بانک واسطی که اعتبارنامه صادر می‌کند می‌ریزد.

بانک نیز یک اعتبارنامه صادر می‌کند و آن را به شرکت تولیدکننده محصول می‌دهد. شرکت تولیدکننده به‌واسطه این اعتبارنامه مطمئن می‌شود که بابت فروش محصول خود پول دریافت می‌کند.

سپس تولیدکننده محصول را به خریدار می‌فرستد. هنگامی‌که خریدار محصول را دریافت کرد، پس از بررسی و تایید کیفیت محصول، دریافت آن را تایید می‌کند. پس‌ازاین تایید، بانک پول دریافتی را به‌حساب تولیدکننده واریز می‌کند.

اگر در این میان به هر دلیلی خریدار از خرید محصول منصرف شود، این انصراف را به بانک اطلاع می‌دهد. بانک‌ هم با فسخ معامله و احتمالا پس از کسر زیان معامله به نفع فروشنده، باقی را به خریدار باز می‌گرداند.

وجود چنین سیستمی هم به خریدار و هم به فروشنده اطمینان می‌دهد که مثلا در صورت عدم تحویل محصول مناسب، خریدار می‌تواند بدون نگرانی از دریافت پول خود، محصول را پس بدهد و فروشنده هم مطمئن است که در صورت درستی محصول ارسالی، هزینه ‌آن را دریافت خواهد کرد و در صورت لغو درخواست که نیز زیان خود را می‌گیرد.

در این نوع تراکنش مالی، طرفین به بانک به‌عنوان واسطه‌ای که قرار است پول را منتقل کند، اعتماد می‌کنند.

همان‌طور که متوجه شدید، این فرآیند در حالت عادی زمان زیاد می‌برد. انجام هرکدام از این عملیات معمولا نیازمند حضور نماینده طرفین، امضا شدن اسناد و کلی کاغذبازی حقوقی دیگر است.

چنین فرآیندی معمولا ۵ روز طول می‌کشید اما در تراکنش مالی مذکور به‌واسطه بلاک‌چین کوردا، کل این عملیات فقط ۲۴ ساعت طول کشید؛ زیرا طرفین قرارداد و بانک می‌توانستند بدون هیچ‌گونه عملیات کاغذی و احیانا مراجعه حضوری، اسناد را ببینند، تایید کنند و امضا بزنند.

در تکمیل بحث برای اینکه متوجه شوید که واقعا چه اتفاقی رخ‌داده است و چرا چنین اقدامی می‌تواند یک گام بزرگ برای استفاده از تکنولوژی بلاک‌چین در حوزه‌های مالی و افزایش سرعت، بهره‌وری و کاهش کاغذبازی در این حوزه شود، بگذارید به این مسئله بپردازیم که اساسا بلاک‌چین کوردا چیست و چه تفاوتی با بلاک‌چین دیگر محصولات مثل ارزهای دیجیتال دارد.

بلاک‌چین کوردا چیست و چگونه کار می‌کند؟

در اصل کوردا از بلاک‌چین به‌عنوان یک گاوصندوق توزیع‌شده استفاده نمی‌کند. کوردا الهام گرفته از بلاک‌چین است و مثل بلاک‌چین یک تکنولوژی گاوصندوق توزیع‌شده (Distributed Ledger Technology) یا DLT است.

در گاوصندوق توزیع‌شده کوردا، برخلاف بلاک‌چین بیشتر ارزهای دیجیتال (به غیر ارز دیجیتال لیبرای فیس‌بوک) هرکسی نمی‌تواند وارد سیستم شود، تراکنش انجام دهد یا تراکنش‌ها را تأیید کند.

تنها کسانی می‌توانند در این سیستم وارد شوند که از طرف نهاد مرکزی این کنسرسیوم تایید شده باشند و هویتشان ‌هم معلوم باشد.

البته چون در کوردا چیزی با عنوان ماینینگ اتفاق نمی‌افتد لازم هم نیست که کسی تراکنش را به معنایی که از قبل می‌دانیم تایید کند؛ اما اگر چنین چیزی در کوردا وجود داشت، می‌توانستیم آن را اثبات صلاحیت (Proof of Authority) بمانیم. چیزی مثل ارز دیجیتال لیبرای فیس‌بوک.

چرا کوردا از بلاک‌چین استفاده نمی‌کند؟

همان‌طور که در بالا گفتیم، در شبکه‌های بلاک‌چین یک نسخه از بلاک‌چین موجود در همه نودها کپی می‌شود. پیش از کوردا گاوصندوق‌های توزیع‌شده دیگری مثل هایپرلجر فابریک (Hyperledger Fabric) برای استفاده در مبادلات تجاری ساخته‌شده‌اند اما حتی همین هایپرلجر فابریک نیز مثل ارزهای دیجیتال، بلاک‌چین خود را در همه سازمان‌هایی که با آن کار می‌کنند، کپی می‌کند.

کوردا این رهیافت را غیرلازم و از بین برنده حریم خصوصی شرکا می‌داند. در نظر کوردا تنها کسانی که باید از اطلاعات تراکنش با خبر باشند، طرفین یک تراکنش مالی و احیانا اشخاصی حقیقی یا حقوقی هستند که با این تراکنش ارتباط دارند.

اگر بانک یک اعتبارنامه صادر می‌کند تا به مشتری بگوید که مثلا ۱۰۰ هزار تومان به بانک بدهکار است، فقط بانک، مشتری و شاید یک سازمان مربوط به قضیه، باید از آن خبردار شوند.

تبادل اطلاعات مستقیم به‌جای پخش اطلاعات در بلاک‌چین

در شبکه بلاک‌چین وقتی تراکنشی انجام می‌شود، بلاکی ساخته می‌شود یا هر اتفاقی رخ می‌دهد، داده‌های این اتفاق در کل شبکه پخش می‌شوند تا همه از آن خبر داشته باشند. چیزی که البته کوردا نمی‌خواهد.

چنین چیزی البته در شبکه‌های که هویت افراد در آن ناشناس است مشکلی ندارد؛ زیرا وقتی شما می‌خواهید پیامی به کسی خاصی بدهید و بقیه نفهمند مخاطب پیام کیست، بهتر است آن را به همه ارسال کنید ولی فقط مخاطب پیام محتوای پیام را خواهد فهمید. البته همین هم در حالتی ممکن است که مثل شبکه بیت‌کوین، آدرس افراد ارتباطی با هویتشان نداشته باشد.

وقتی شما نمی‌خواهید اطلاعات به دست همه برسد، باید به‌جای پخش کردن آن‌ها، اطلاعات را مستقیم به طرف‌های مرتبط بفرستید.

شبکه کوردا چیزی به نام نقشه شبکه (Network Map) دارد که اطلاعات هویتی اعضا و نحوه اتصال به هرکدام از اعضای شبکه در آن مشخص‌شده است. این مسئله امکان می‌دهد که هرکدام از اعضا مستقیما بتوانند به دیگر عضو طرف خود وصل شوند.

اگر یک سازمان یا موسسه مالی بخواهد وارد شبکه تبادل اطلاعات مالی کوردا شود، باید در آن ثبت‌نام کند و پس از اجازه کنسرسیوم، با هویت مشخص خود در شبکه فعالیت کند؛ یعنی در این شبکه هویت اعضا نامعلوم نیست. هر موسسه‌ای هم به‌واسطه نقشه شبکه می‌داند که چگونه با موسسه موردنظر خود تبادل داده کند.

مشخصا در این سیستم لازم نیست کارهایی مثل اثبات کار برای تایید تراکنش‌ها انجام شود. اثبات کار هم زمان‌بر و سخت است و هم تبادل اطلاعات تراکنش‌ها را کند می‌کند.

در این سیستم که هویت همه اعضا مشخص است، اولا یک‌طرف به دلایلی در ادامه می‌آیند نمی‌تواند تاثیری روی کل شبکه بگذارد. در ثانی حتی اگر چنین کاری بکند، تاثیرش چندان چشم‌گیر نخواهد بود.

بلوکی در کار نیست

همان‌طور که گفتیم در بلاک‌چین‌هایی که تا امروز وجود داشتند، تراکنش‌ها در بلوک‌ها ثبت می‌شد و در نهایت به بلاک‌چین متصل می‌شد. اما در کوردا نه بلوک وجود دارد و نه بلاک‌چین.

یکی از دلایلی که در بلاک‌چین‌های موجود، تراکنش‌ها باهم در یک بلاک جمع می‌شدند، این است که در این شبکه‌ها باید پیام‌ها پخش شوند تا همه از آن اطلاع یابند؛ اما چون پخش شدن پیام‌ها در کل شبکه زمان می‌برد، در همین بازه زمانی تراکنش‌های دیگری هم رخ می‌دادند.

در یک سیستم اثبات کار که همه تلاش می‌کنند برای خود یک بلوک معتبر بسازند، این نکته مهم است که همه نود دقیقا و باهم بدانند که آخرین بلوک معتبر ساخته‌شده چه بوده است.

به همین دلیل باید سرعت تولید بلاک‌ها به‌اندازه کافی کم باشد تا قبل از تولید بلوک جدید، زمانی کافی برای اینکه بلوک قبلی به دست همه اعضای شبکه برسد وجود داشته باشد.

کوردا به‌جای پخش اطلاعات در شبکه، از ارتباط مستقیم استفاده می‌کند. در نتیجه لازم نیست این زمان لازم برای پخش اطلاعات در شبکه را به‌حساب آورد. تراکنش‌ها از طرف سازمان متقاضی مستقیما به سازمان هدف ارسال می‌شوند که فرآیندی سریعی است.

اما چون تراکنش‌ها به همه شبکه ارسال نمی‌شوند، هیچ‌کدام از اعضای شبکه کل تاریخچه تراکنش‌های شبکه را ندارند. فقط آن‌هایی را دارند که به‌نوعی در تراکنش دخیل بوده‌اند.

در نتیجه باید روشی باشد که بتوان اعتبار یک تراکنش را تایید کرد و وضعیت فعلی اعضا را فهمید.

تراکنش‌ها در کوردا چگونه رخ می‌دهند؟

تراکنش‌ها در کوردا بر پایه مفهوم وضعیت مصرف‌شدنی (consumable states) انجام می‌شوند. برای مثال یک وضعیت می‌تواند چنین باشد «موسسه الف مالک تاییدشده دارایی A است».

حال موسسه الف می‌تواند این وضعیت را خرج کند تا بتواند یک تراکنش انجام دهد که انجام این تراکنش باعث ایجاد «وضعیت» جدید می‌شود. وضعیتی مثل «موسسه ب مالک تاییدشده دارایی A است».

توجه داشته باشید که وقتی این وضعیت ابتدایی مصرف شد، دیگر اعتبار ندارد و بعد از انجام تراکنش، موسسه الف دیگر مالک دارایی A نیست.

این وضعیت‌های مصرف شدنی در کوردا شبیه وضعیت لحظه‌ای یک بلاک‌چین هستند؛ زیرا تراکنش‌های جدید تنها می‌توانند بر مبنای وضعیت فعلی بلاک‌چین که تعیین می‌کند هر طرفی چقدر بیت‌کوین دارد، انجام شوند.

وقتی یک تراکنش انجام و تایید شود، دیگر وضعیت ده دقیقه پیش بلاک‌چین بیت‌کوین معتبر نخواهد بود بلکه باید به سراغ وضعیت فعلی برویم.

کاری که کوردا انجام می‌دهد این است که وضعیت فعلی کل مجموعه را به بخش‌های کوچک تکه‌تکه می‌کند و نمی‌گذارد کل آن‌ها برای همه قابل‌دیدن باشند و فقط اجازه می‌دهد طرف‌های درگیر یک تراکنش آن را ببیند.

این روش البته یک بخش مهم را کم دارد. اگر طرف ب وارد یک تراکنش شود که در آن «وضعیتی» را «مصرف کند» که چیزی در مورد آن نمی‌داند، چگونه باید مطمئن شود که تراکنش معتبر است؟

مثلا از کجا باید بداند که موسسه الف، خود هنوز مالک دارایی A هست که می‌خواهد به من منتقلش کند؟

دفاتر اسناد رسمی دیجیتال کوردا

این کار توسط دفاتر اسناد رسمی کوردا (Corda Notaries) انجام می‌شود. هر دفتر سند رسمی در کوردا، برنامه‌ای است که به بخشی از اطلاعات وضعیت کل سیستم دسترسی دارد. با داشتن این دفاتر اسناد رسمی، یک تراکنش به این صورت انجام می‌شود.

  • فرض کنید قرار است تراکنش T انجام شود و وضعیت X را به وضعیت Y تغییر دهد.

  • سیستم تراکنش را به دفتری می‌فرستد که در مورد وضعیت X اطلاعات دارد.

  • این دفتر به پایگاه داده‌های خود مراجعه می‌کند تا ببیند آیا وضعیت X همچنان برقرار و معتبر است یا نه. اگر این وضعیت معتبر بود، تراکنش T را به‌صورت دیجیتال امضا می‌کند. وقتی این اتفاق افتاد دیگر وضعیت X از درجه اعتبار ساقط‌ شده است و به سیستم اجازه داده می‌شود که حالا وضعیت Y را تولید کند.

اگر هنگام درخواست تراکنش، وضعیت X معتبر نباشد، دفتر تراکنش را امضا نمی‌کند و در این صورت دیگر تراکنش انجام نمی‌شود.

کوردا مسئولیت دانستن کل وضعیت اعضای شبکه و تراکنش‌ها توسط همه را برداشته و در عوض آن را به عهده خدمات دفترداری دیجیتال گذاشته است. در کوردا لازم نیست طرفین و اعضای شبکه به هم دیگر اعتماد داشته باشند.

فقط لازم است که به سازمانی که خدمات دفترداری شبکه را انجام می‌دهد اعتماد کنند. همچنین در این شبکه می‌توان چندین بخش دفترداری داشت که هرکدام برای هدف خاصی کار کنند.

منبع : تجارت نیوز